امروزه جهان بدون نقشه و نقشه برداری قابل تصور نیست . علم نقشه برداری به حدی گسترده است که کارشناسان نام این رشته را به مهندسی علوم ژئوماتیک تبدیل نموده اند یکی از کاربردهای مهم این رشته در تعمیر و حفظ اثار باستانی می باشد .
نقشه برداری به تهیه نقشه از سایت های باستان شناسی و تهیه نقشه از بنا های بجامانده از قرون گذشته اقدام کرده است و علاوه بر مطالعه بر روی آن، به بررسی و تحقیق اجزاء و روابط باستان شناسی کمک شایانی می کند.
نقشه برداری هوایی یا فتوگرامتری به علت ویژگی خاص و کاربردهای متنوع خود ،دارای کاربرد های زیادی در باستان شناسی استکه از جمله آن میتوان به تهیه ی نقشه از سایت های باستانی ،تهیه ی مدل های سه بعدی از اشیاء در بناهای تاریخی،تهیه ی جزیات بنا، تهیه ی نیمروخ های مختلف از بنا جهت طراحی و مرمت وتهیه ی مدل های رقومی از قسمت های غیر قابل دسرس اشاره کرد.
با توجه به حفظ و نگهداری آثار و بناهای تاریخی و علمی شدن شیوه های مرمت آثار باستانی، فتوگرامتری میتواند یکی از قوی ترین و بصرفه ترین ابزار نمایش و مدلسازی متریک سایت ها و بناها و حتی اشیاء کوچک باستانی عنوان کرد.
چند مورد از ضرورت های بکارگیری فتوگرافی در باستانشناسی به شرح زیر است:
1- موقعیت و شکل خاص قرارگیری بناها نسبت به یکدیگر که گاه ایجاد موانع و عدم دید کامل نسبت به یکدیگر ایجاد میکند.
2- عدم دسترسی مستقیم به بعضی از قسمت های بنا جهت اندازگیری
3- ایجاد مدل سه بعدی و امکان دوران، پیچش مدل جهت مطالعه و درک بهتر اشیاء و بناها
4- نیاز اصلی در مرمت و...
روش تهیه نقشه از سایت های باستانی:
روش مرسوم و سنتی در نقشه برداری سایت های باستانی عموما از روش های نقشه برداری زمین استفاده می شود.در شیوه های نوین از لیزر اسکن زمینی و هوایی بهره میبرند که روش گران قیمتی ست.
یک روش کم هزینه روش IMAP3D است که شامل بالن هیلیمی سبک و کم هزینه است که حامل در بین دیجیتال که از روی زمین با ابزار کنترول ویدیویی قابل هدایت است.
نتیجه گیری:
ما در مرمت آثار باستانی از نقشه برداری استفاده میکنیم زیرا:
1- با استفاده از نقشه برداری ارتباط میان اجزاء را بیابیم
2- بتوانیم شکل سه بعدی آن برای مطالعه بدست آوریم
...
و آن را از راه نقشه برداری زمین و هوا و لیزر اسکن هوایی و زمینی و یا با استفاده از بالن های هیلیومی انجام میدهند.
همچنین یکی از روش های مورد نظر استفاده از طریق فتوگرامتری برد کوتاه است . در این فتوگرامتری از اصول مثلث بندی استفاده می شود و با روش تقاطع ریاضی خطوط متقارب در فضا می توان محل دقیق یک نقطه را بر روی یک کتیبه باستانی تعیین نمود . پس از عکس برداری از این کتیبه و سرشکن نمودن خطاهای مشاهدات و توجیهات نسبی و مطلق عکس تبدیل به نقشه می شود . به عبارتی از یک نقش برجسته با روش فوق می توان یک نقشه ی دو بعدی تهیه کرد و بر اساس اطلاعات ریاضی موجود در این نقشه دو بعدی اقدام به مرمت و یا ثبت وضع موجود کرد .
گرد آوری کننده: سعید ابراهیم زاده